آخرین روز کاری سال 97
سالی به مراتب بد و بدتر از سالهای قبلش، البته از بعضی لخاظ، برای من
هرچی فکر میکنم چطور یاد کنم از این سال، که خیلی هم به پروردگار این سال و همه سالها بر نخوره، میبینم که واقعاً سخته زبان در کام گرفتن!
گفتن نداره، خودش، خودتون، خودم، همه میدونیم که چه سالی بود.
خودش رحمت کنه همه رفتگان و سفر کرده ها رو. خودش بیامرزه هممون رو. خودش سالی بهتر رو برامون رقم بزنه، هرچند برای من دیگه هیچ وقت این غم را پایانی نیست!
دلتنگی کسی که دیگه نیست، چیزی نیست که پایانی داشته باشه.
جمله کلیشه ای ه سال نو مبارک رو تقدیم میکنم به شماها. سال نو شما مبارک.
من اما، عیدی ندارم. هرچند باید خوب نقشم رو بازی کنم و عید رو برای بقیه حداقل فیلم بازی کنم و نقش پدری که دیگه نیست رو شاید بتونم بازی کنم.
البته که واقعا من کجا و اون کجا!
درباره این سایت